تحول در کودکی
تربیت دوران کودکی تأثیری بسیار در پذیرش تغییر و یا مقاومت در برابر آن دارد. در دوران کودکی به ما می آموزند که تغییر کردن را به راحتی نپذیریم و در برابر آن مقاومت کنیم. به کودکان دبستانی آموزش می دهند که باید همیشه در جای خاصی از کلاس بنشینند و هرگز جای خود را عوض نکنند.
بیشتر انسانها در مقابل تغییر، مقاومت به خرج میدهند و این مقاومت مایهی رنج آنها میشود. برای بهتر زیستن باید تغییرات را بپذیریم. زیرا نپذیرفتن تغییرات مخالف جریان طبیعت است. میدانید چرا خداوند عده ای را پیامبر نامید؟ به این دلیل که آنها استاد تغییر بودند. آنها به راحتی الگوها و آداب و رسوم منفی و نادرست جامعهشان را تغییر دادند.
آیا شما نیاز به تغییر دارید؟
میخواهید بدانید که نیاز به تغییر دارید یا خیر؟ این را از خود بپرسید که: «اگر تمام انسان های جهان، همچون من باشند وضعیت جهان چگونه خواهد شد؟» اگر احساس میکنید وضعیت جهان چندان جالب نمی شود پس لازم است دست به تغییراتی گسترده در خود بزنید.
اگر تغییرات جدیدی را در زندگی خود شروع نکنید، فرصتهای جدیدی در زندگی تان رخ نخواهد داد. ممکن است وقتی میخواهید تغییری در زندگی خود ایجاد کنید، دچار ترس شوید. اما وقتی شجاعانه دست به آن می زنید متوجه میشوید که ترستان بیجا بوده است.
قطعا در فاصلهی سال های دبستان تا دانشگاه اعتماد به نفس شما بیشتر شده و به خودتان جسارت عوض کردن جای خود را در کلاس دادهاید. بسیاری از تغییرات زندگی ما به همین سادگیاند. برای رسیدن به تغییرات دلخواه، باید از پل ترس گذشت. وقتی مدام تغییرات جدیدی در زندگی خود ایجاد میکنید، تغییر کردن برای شما ساده میشود و دیگر لازم نیست انرژی زیادی را صرف آن کنید. هر تحولی که در زندگی خود میدهید، به شما جرأت بیشتری برای انجام تغییرات بعدی می دهد.
تبدیل عادتهای منفی به مثبت
آیا میدانید که چرا زندگی افراد موفق با زندگی سایرین متفاوت است؟ آنها تحولاتی را در زندگی خود دادهاند که دیگران حاضر به انجام آنها نبودهاند. افراد موفق عادتهای منفی خود را به عادتهای مثبت تغییر دادهاند.در مسیر تغییر، دیوار بلند و محکمی به نام عادت وجود دارد. برای از بین بردن دیوار عادتهای بد خود باید با تغییرات کوچک مدام به این دیوار ضربه بزنید.
آن را فرو بریزید، تا زندگی زیبایی را که شایستهی آن هستید به دست آورید. به یاد داشته باشید که سدهای بزرگ را سوراخهای کوچک نابود میکنند و این تغییرات کوچک در زندگی است که شما را سرشار از انرژی می کند. برای ایجاد تغییرات بزرگ در زندگیتان، از تغییرات کوچک استفاده کنید.
تغییرات را به تدریج انجام دهید
اگر قصد دارید لاغر شوید، به یکباره غذاخوردن را ممنوع نکنید، بلکه غذای خود را به تدریج کم کنید. همچنین در گفتارتان تغییرات مثبتی ایجاد کنید و به جای کلمات منفی از کلمات مثبت استفاده کنید. مثلا به جای کلمهی «مشکل» کلمهی «مسئله» را به کار ببرید. کلمهی «مشکل» احساس خستگی به شخص می دهد، اما کلمهی «مسئله» روحیهی خلاقیت و حل مسئله را میطلبد. به جای کلمهی «شکست» عبارت «نتيجهی نامطلوب را به کار ببرید.
اگر از چیزی خوشتان نمیآید بهتر است به جای گفتن: «از این بدم می آید»، بگویید: «از این خوشم نمی آید». اگر تاکنون مدام میگفتید: «من نمی توانم ثروتمند شوم»، از امروز بگویید: «من هر روز ثروتمندتر می شوم. من لایق به دست آوردن ثروت فراوانم.» این اولین و آخرین زندگی شماست، پس جرأت به خرج دهید و برای بهتر شدن زندگی تان هر تغییر مثبتی را که لازم است انجام دهید.
اکثر مردم حتی از تغییرات مثبتی که میدانند به نفع آنهاست، می ترسند. گذشته ی خود را به یاد آورید. آیا گذشته و حال شما یکی است؟ فکر نمی کنید آنقدر تغییر کرده اید که گویی کاملا شخص جدیدی شده اید؟ آیا حاضر به بازگشت به گذشته ی خود هستید؟ اگر شهامت تغییر کردن را نداشتید، امروز زندگی تان چندان تعریفی نداشت. وقتی در روحیهی خود تغییراتی را ایجاد می کنید، مثل این است که دوباره متولد می شوید.
اهرمهای تغییر
فراموش نکنید که تا از خود اکنونیتان جدا نشوید، به خود ایده آلتان نمی رسید. سعی کنید باورها و نگرش هایتان را به شکلی مثبت تغییر دهید. نسبت به وقایع اطرافتان نگرشی دیگر داشته باشید. مثلا اگر هنگام رانندگی، اتومبیل پشت سری، خطاب به شما مدام بوق میزند، لازم نیست عصبانی شده و با او لج کنید. سعی کنید بوق زدن او را طور دیگری تعبیر کنید. شاید او میخواهد به شما بگوید: «لطفا به من اجازه بدهید رد شوم، من بسیار عجله دارم».
پس با وجود این تغییر نگرش، شما دیگر دلیلی برای دعوا کردن با این شخص نمیبینید. یکی از معایب انسانها این است که حاضر به تغییر کردن نیستند، یا وقتی قصد تغییر دارند، تصور میکنند باید حتما کسی هم در این مسیر با ایشان هم قطار شود. چون در غیر این صورت جرأت وارد شدن به این مسیر را نخواهند داشت. اما واقعیت این است که انسانهای موفق برای متحول شدن هرگز منتظر کسی یا چیزی نمی مانند.
حتی منتظر خدا. چرا که خداوند می فرماید: «… سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نمیکنیم مگر آن که آنها خود دست به تغییر خود بزنند…» (رعد/ آیه ۱۱) اغلب انسان ها تا نیاز به انجام کاری نداشته باشند سراغ آن نمی روند. تا احساس نکنند که نیاز به تغییر دارند، تغییر نخواهند کرد. رنج کشیدن و لذت بردن اهرمهایی برای تغییرند.
لذت بردن عاملی برای تغییر
لذت بردن نیز باعث تحول می شود. شخص لاغری را در نظر بگیرید که کمی چاق شده است و این چاقی باعث شده است وی زیباتر به نظر برسد. حال اگر دوستان و خانوادهی وی، او را تشویق کنند که اگر کمی چاق تر شود زیباتر می شود. این تشویق باعث خواهد شد که او، نهایت تلاش خود را به خرج دهد تا خود را شبیه یک بادکنک بزرگ در آورد. برای این که انگیزهی بیشتری برای تغییر داشته باشید، مدام به وضعیت بعد از آن فکر کنید. معمولا وقتی اشخاص دست به اشتباه میزنند و این اشتباه باعث رنج آنها میشود، انگیزهای پیدا میکنند برای این که آن مورد آزاردهنده را تغییر دهند.
هیچگاه سعی نکنید که دیگران را به زور تغییر دهید. زیرا تا آنها نیاز به تغییر را در خود احساس نکنند، دست به آن نخواهند زد. مهمترین وظیفهی هر انسانی این است که خود را تغییر دهد، نه دیگران را. اما اغلب انسانها سعی میکنند دیگران را تغییر دهند، نه خود را.دوستی می گفت: «من نمیدانم چرا دیگران به خود اجازه می دهند مرا مسخره کنند. نمیدانم چرا آنها حاضر نیستند خود را تغییر دهند؟» غافل از اینکه او نمی دانست که نباید منتظر تحول دیگران بماند.
بلکه باید اشکالات رفتار خود را پیدا کند و آنها را تغییر دهد. گفتار و کردار وی آن قدر زشت بود که دوستانش ارزشی برای او قائل نمیشدند و جرأت پیدا میکردند که وی را مسخره کنند. بهتر است به جای تغییر دادن دیگران، خودمان را تغییر دهیم. آنگاه رفتار دیگران نیز با ما متفاوت میشود. دیگران عمدتا از رفتار شما درس میگیرند. آنچه را که میخواهید در دیگران تغییر دهید، در عمل خود نشان دهید.
به تغییرات خود متعهد باشید
عده ای حاضر نیستند دست به تغییر خود بزنند چرا که از دیگران خجالت می کشند. این احساس خجالت اغلب ناشی از یک باور و ارزش نسبی است که جرأت متحول شدن را از آنها می گیرد. اما نیازی به خجالت کشیدن نیست. چرا که وقتی شما تغییر را با جرأت انجام می دهید، تشویق و تحسین دیگران را به خود جلب میکنید.
آیا دوست دارید در وضعیت ظاهر و لباس خود تجدید نظر کنید؟ اگر مایل به این تحولات هستید، از این پس لباس دلخواهتان را خریداری کنید و ظاهرتان را همان طور که دوست دارید بیارایید. وقتی می خواهید عادتی را در خودتان تغییر دهید، باید سخت به آن، تعهد داشته باشید. زیرا عادتی که ترک شود اما تعهد به ترک آن وجود نداشته باشد، قطعا دوباره برخواهد گشت.
بسیار مفید بود
عالی بود