ذهنتان را با جسمتان همسو کنید.
وقتی خانم‌ها وزن کم میکنند، اغلب ذهنشان از جسمشان عقب می‌ماند. چه بارها پیش آمده که فردی از بدن «چاق» خود نالیده است، درحالی که آنچه دیده‌ام اندامی متناسب بوده است. آشکار است که تصویری که از خود دارد تحریف شده است. هرگاه در آینه به خود می نگرد، آن چند کیلو اضافه وزن را می‌بیند. مشکل تصویر، در همه خانم‌هایی که اضافه وزن داشته‌اند و آنگاه توسط قرص ضد اشتها یا رژیم لاغری با سایر شیوه‌های غیر طبیعی وزن کم کرده‌اند، يكسان است.
شیوه کاهش وزن آنها همراه با دگرگونی ذهنی نبوده است، فقط جسمانی بوده است. مثلا خانمی خود را از ۸۸ کیلو به ۹۵ کیلو رسانده است. وقتی ۸۸ کیلو بود، اغلب به آینه می‌نگریست و می گفت: «از این همه اضافه وزن متنفرم.»
آنگاه به سراغ گنجه‌اش می رفت و لباسهایی را که مناسب وزن ۸۸ کیلویی‌اش بود بیرون می‌کشید. شاید روزی چند بار هم روی ترازو می ایستاد و آن شماره مهیب ۸۸ کیلو را میدید! با چنین امدادی، به آسانی ذهنش را واداشت تا باور کند که زنی ۸۸ کیلویی است.
آنگاه رژیم پاپایا و آناناس گرفت. اگرچه توانست ۲۳ کیلو اضافه وزنش را کم کند، اما این میوه‌های جادویی نتوانستند برای تصویر چاقی که در ذهنش بود کاری بکنند. جسم ۸۸ کیلویی او چنان برایش آشنا شده بود که ذهن نیمه هشیارش بی توجه به هر رژیمی که می گرفت، انتظار داشت در آن وزن باقی بماند. در نتیجه، اجازه داد که وزنش به تدریج به وزن سابق بازگردد، و به این ترتیب انتظارش را برآورد.
شاید فکر کنید: «من با خود چنین کاری نمی کنم.» اما شاید بکنید… و چه بسا که پیشاپیش بارها چنین کرده باشید. به خاطر آورید که این پیکار در سطح ناخودآگاه به وقوع می پیوندد. یعنی شما به آنچه می کنید واقف نیستید. در سطح ناخود آگاه، چنین می نماید که به کارهای بسیار خوبی دست زده اید.
تمرکز بر وزن مطلوب
می‌توانید از این دام معمول و مشترک برحذر بمانید. گام نخست، تعیین وزن درستی است که ذهن با تصویر دلخواهی که از خود دارید مطابقت می‌کند. انتخاب وزن مطلوب برای بسیاری از خانم‌ها گیج‌کننده است، زیرا مسأله‌ای کاملا فردی است. به هرحال، مهم‌ترین مسئله به یادداشتن این است که از هم اکنون ذهنتان را بر وزن مطلوبتان متمرکز کنید. هدفهای حد وسط برنگزینید.
انتخاب فقط با شماست
وقتی تماس با آن تصویر جسمانی را که به شما رضایت می بخشد آغاز می‌کنید، احتمالا از بسیاری از فشارهای بیرونی که بر شما اثر می گذارند شما را از خواسته واقعی‌تان دور می کنند، آگاه‌تر می شوید. روزگاری دوشس وينسور گفت: «هیچ زنی نمی تواند زیادی ثروتمند یا زیادی باریک باشد.» و از آن به بعد، همه این گفته پر آب وتاب او را زیادی جدی گرفتند. مثلا وسایل ارتباط جمعی به ما القا می کنند که باید باریک باشیم تا بتوانیم خوشبخت و موفق و جذاب شویم.
از جسم زن برای فروش هر نوع کالا – از چرخ اتوموبیل گرفته تا غذای لاغری – استفاده میکنند. بدبختانه، این تبلیغات ضمنا به ما می‌گوید که تن ما کلید قدرت ماست. و گویی لازمه مقتدر نگاه داشتن این کلید این است که: جسم ما باید زیبا و همچنین لاغر باشد. پس چه جای تعجب اگر ما زنها این قدر وسواس باریک بودن داریم.
در مجلات زنان نیز در صفحه‌ای مقاله‌ای درباره رژیم لاغری می بینیم که آشکارا این پیام را القا می کند که «باریک بودن برای زنها زیباتر است.» و در صفحه مقابلش تصویر «یک دسر عالی شکلاتی» را که به طرزی ظریف این پیام را القا می‌کند که اگر برای خانوده‌مان خوراکی‌های فراوان اعجاب انگیز تهیه کنیم، بیشتر دوستمان خواهند داشت.
این بر ماست که فشار تحمیلی بیرونی را نپذیریم و خودمان انتخاب کنیم
همه این برنامه ریزی‌های وسایل ارتباط جمعی ادامه خواهند داشت تا خود آنها بگویند: نه! نمی‌توانیم همه تقصیرها را گردن تبلیغات خیابان مدیسون بیندازیم، اگر چه آنها به شیوه‌ای مقتدرانه بسیاری از ارزشهای فرهنگی ما را تقویت می کنند. این بر ماست که فشار تحمیلی بیرونی را نپذیریم. فقط هنگامی که به عنوان یک فرد مسؤولیت شکل و شمایل جسممان را به عهده بگیریم، می توانیم خود را از وسواس باریک بودن برهانیم.
برای رسیدن به اهداف از تخیلتان استفاده کنید.
پس از اکتشاف كامل هدف‌ها و تعیین وزن مطلوب، باید بدانید چگونه ذهنتان را آماده پذیرش آن کنید. خانمی گردن بند طلای زیبایی خرید که روی آن نوشته شده بود «۱۲». هرگاه به گردن بندش نگاه می‌کرد، یاد آن می افتاد. دیگران روی کارتی به اندازه کارت ویزیت می‌نویسند: «من (نامتان را بنویسید اکنون (وزن دلخواهتان را بنویسید) کیلو هستم.» به هرکجا که بروند این کارت را همراه دارند.
مثلا اگر در مطب دندانپزشک به انتظار نشسته اند، کارت را در می آورند و چند ثانیه یی به آن نگاه میکنند. بعضی کارت را در کیف خود می‌گذارند تا همین که آن را باز می کنند، چشمشان به آن بیفتد حقه دیگر، تغییر شکل ترازوی شماست؛ البته اگر هنوز آن را دور انداخته‌اید. وزن مطلوبتان را بنویسید و روی ارقام آن بچسبانید تا زمانی که خودتان را وزن می‌کنید، شماره رؤیایتان به شما لبخند بزند. احساسی بی‌نهایت دلپذیر است؟
تهیه نقشه گنج
شیوه دلپذیر و سرگرم‌کننده دیگری که توصیه می‌کنم نقشه گنج خوانده می‌شود. اساسأ تأکیدی بصری است که این پیام را به ذهن نیمه هشیارتان می‌فرستد که تصویر برابرتان، تصویری است که به راستی قرار است آن گونه بنمایید. تنها چیزی که نیاز دارید یک تکه مقوا و چند مجله کهنه و یک قیچی و یک نوار چسب و یک قلم و تخیل است.
فردیت خود را در خاطر نگاه دارید، تصویر بدن‌هایی را که شبیه جسم مطلوب شماست ببرید. مثلا اگر از نوع ورزش دوست هستید، به جای تصویر زنی که تور پوشیده و مروارید انداخته، بدن ورزشکاری را انتخاب کنید که راکت تنیس به دست دارد.چیزی را که از آن شما نیست انتخاب نکنید. پس از انتخاب، تصویر را روی مقوا بچسبانید. یک عکس کهنه سرخودتان را روی سر تصویر بچسبانید.
آنگاه کلمات یا جملات مطلوب درباره رابطه‌تان با جسمتان و غذا را نیز ببرید یا بنویسید.مثلا کاهش وزن آسان است.» یا «احساسی عالی و دلپذیر دارم!» می توانید عبارتهای تأكیدی و وزن مطلوبتان را نیز روی نقشه گنج بچسبانید.
باریک اندیشی!
عمل ساده تجسم، وسیله‌ای بسیار مؤثر برای تغییر تصویر ذهنی و جسمانی است. هر روز ده دقیقه دراز بکشید، نفس عمیق بکشید، و بگذارید ذهنتان در تداعی آزاد شناور خود را در وزن دلخواهتان مجسم کنید، به لباسی که به تن دارید، و به پیرامونتان توجه کنید.
پیرامونتان را هر چه با شکوه تر و زیباتر انتخاب و مجسم کنید. حالا ببینید که با وزن دلخواهتان به زندگی واقعی بازگشته‌اید، به سرکار می روید و دوستانتان را می بینید و با اشخاص جدیدی آشنا می شوید. این فرایند، ذهن نیمه هشیارتان را قادر می سازد تا با «شما»ی تازه خو بگیرد. آنگاه وقتی به وزن دلخواهتان رسیدید، ذهن نیمه هشیارتان با آن احساس ایمنی و راحتی خواهد کرد.
خویشتن دوستی
حالا زمان آن فرا رسیده که جسمتان را دوست بدارید و هرگاه در آینه به آن می نگرید، به جای شکنجه دادن خود، جسمتان را تحسین کنید. به خاطر داشته باشید که اگر مدام بگویید: «وای، چقدر چاق هستم.» ذهنتان آن جمله را به صورت دستوری برای چسبیدن به چاقی می پذیرد. اگر بگویید: «از اندامم بدم می آید.» فقط خودتان را تحقیر می کنید.
حاصل آن کاهش «احترام به خود» است که ذهن نیمه هشیارتان را تقویت می‌شود تا باور کند که موجودی بی ارزش هستید، که لیاقت هیچ چیز خوبی، به ویژه باریک بودن را ندارید.وزن مطلوب شما۸۵ در اینجا نشان می‌دهم چگونه می توانید از آینه برای نتایج مثبت استفاده کنید.
به جسمتان مرخصی و استراحت بدهید و دوستش بدارید، تا به کنش درست بازگردد. مهمتر از همه این که به یاد داشته باشید که آن تن متعلق به شماست، نه به همسر و خانواده تان یا وسایل ارتباط جمعی یا به هیچ شرکت و هیچ سازمان و هیچ شخص دیگر. آن را به شیوه یی بسازید که مناسب خودتان باشد.
منبع: کتاب بدون اضافه وزن نوشته کارن دارلینگ ترجمه گیتی خوشدل
